امروز از صبح زود حسابي برف باريد. ساعت ٥ با مامي رفتيد جشن
تولد سلوا.خونه شون سه راه عماره و خيلي بهتون نزديكه. البته چون برف مي باريد و اون قسمت از نياوران جاي پارك ماشين راحت نيست، با اسنپ (تاكسي اينترنتي) رفتيد. ٧ نفر از همكلاسي هاتون رو دعوت كرده بود. شما، ديانا، مانلي، ليلي بانو، اليزه، ملينا (كه امسال با شما نيست و مدرسه ش رو عوض كرده) و . فقط مامي و ٢ نفر از مادرها رو دعوت داشتن. طبق دعوت مامان سلوا مامي دوباره براي شام برگشته برد خونه سلوا و شام كه ساندويچ فيله مرغ ا تهران برگر توي نياوران سفارش داده بردن خورده بودين و ساعت ٨/٣٠ راهي مونه شده بودين. مامي زنگ زد به من و گفتم كه شام منتظرتون هستيم ولي گفت كه تولد شام خوردين و چون كه فردا ظهر هم معلم رياضي داري امشب فرصت مناسبي براي اومدن به خونه ما نيست. اما يهو با تندي گفت كه باشه يه سر مياييم و فقط يك ساعت هستيم. بعدا فهميدم كه شما سراغ كيتي كوچولو كه خونه ما بود گرفته بودي و مامي تصميم گرفت كه يك سر بياييد و برگردين.وقتي كه اومدين مامي با ما سر ميز نشست و فقط كمي سالاد خورد. شما هم كارتون تماشا كردي.بعدش حاي و بعد انار خورديم و برف خيلي زياد بود و هم شما و هم دايي راهي خونه هاتون شدين تا يه وقت توي برف گير نيفتين. پرنسس شایلین...
ادامه مطلبما را در سایت پرنسس شایلین دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 7shayleen2 بازدید : 20 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1402 ساعت: 22:25